loading...
گردشگری آوا سفر
مدیر پایگاه بازدید : 106 شنبه 02 بهمن 1395 نظرات (0)

سی و سه پل جاذبه گردشگری اصفهان

سی و سه پل

سی و سه پل اصفهان این پل که در نوع خود شاهکارى بى‏نظیر از آثار دوره سلطنت شاه‏ عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله ‏وردى‏خان بنا شده. این پل در حدود ۳۰۰ متر طول و ۱۴ متر عرض دارد و طویل‏ ترین پل زاینده ‏رود است که در سال ۱۰۰۵ هجرى ساخته شده است. در دوره‌ صفویه‌،مراسم‌ جشن‌ آبریزان‌ یا آبپاشان‌ ارامنه‌ در کنار این‌ پل‌ صورت‌ می‌گرفت‌. ارامنه‌ جلفا، مراسم‌ «خاج‌ شویان‌» را نیزدر محدوده‌ همین‌ پل‌ برگزار می‌کرده‌اند. پل‌ مزبور یکی‌ از شاهکارهای‌ معماری‌ و پل‌ سازی‌ ایران‌ و جهان‌ محسوب‌ می‌شود.

 

و به روایتی دیگر:

این پل در سال (۱۰۱۱ ه.ق) باهتمام اللهوردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى که در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده که از هر چشمه آب خارج مى‏گردیده، پلى بسیار عریض و طویل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهک ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه ‏هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن ۳۵۰ قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است:

 

۱- راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونه‏ها بوده است. ۲ و ۳ دو طرف پل که از میان گالالریها ى زیبا مى‏گذشت و به پیاده‏رو تخصیص داشت. ۴ و ۵ پشت بامهاى گالارى از دو طر ف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشکوهى بوده است، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پله‏هاى ظریف بزیر پل متصل مى‏شد و از زیر پل هم موقع کم آبى عبور مى‏کردند. ۶ از زیر پل بود.

 

مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد تعیین کرده‏اند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اکنون ۳۳ دهانه دارد و از این رو به پل ۳۳ چشمه شهرت دارد.

 

این پل را بنامهاى: پل شاه عباسى – پل اللهوردیخان – پل جلفا – پل چهل چشمه – پل سى و سه چشمه خوانده‏اند و وجه تسمیه هر یک چنین است: ۱- پل شاه عباسى از آن جهت گویند که شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینکه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفته‏اند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینک سى و سه چشمه دارد به پل سى و سه چشمه اشتهار دارد.

 

این پل براى اتصال خیابان چهار باغ کهنه عباسى به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است.

 

شرحى را که سرپرسى سایکس انگلیسى راجع به این پل نوشته از نظر اینکه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مى‏نماید عیناً در اینجا نقل مى‏گردد:

 

خیابان با شکوه چهارباغ از یک طرف به پل اللهوردیخان کشیده مى‏شود، که با این که حالیه روى بویرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مى‏آید، اینجا از یک شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مى‏شوند شکل فوق العاده و شگفت آور این پل که ۳۸۸ یارد طول آنست مقابل یک جاده سنگ فرش شده‏اى به عرض ۳۰ پا بدین قرار ایت که در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده که یکى از آنها راه معمولى روى پل است که در دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشیده ساخته‏اند. طاقنماها از طرفى برودخانه و از طرفى به همین جاده مشرف مى‏باشند، در بالا و پائین این طاقنماها که با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته بود هر کدام یک پیاده روهائى است که با پله کانها باین راه اصلى وصل مى‏شود و در کنار سطح رودخانه معبر دیگرى است که به طول رودخانه امتداد مى‏یابد. تنها انتقاد مخالفى که براى ساختمان این پل مى‏شود کرد و آن از تصویر هم نمایان است آنکه، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریک زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد.

 

همه چیز در مورد سی و سه پل اصفهان


در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است:

در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ پل اللهوردیخان است که به نام بانى و سازنده آن خوانده مى‏شود و در همان موقعى که شاه عباس دستور کاشتن درختان چهارباغ را مى‏داده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج مى‏داد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نکرده است. ایوانچه‏ها و غرفه‏هاى زیبا و متناسب طرفین پل که جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقى مانده است. طول این پل ۲۹۵ متر و عرضش ۱۳/۷۵ متر مى‏باشد. نوشته‏اند که در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سى و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف کرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى که چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممکن بود بکلى متروک شود وى در سال ۱۳۳۰ که آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجراى عبور آب چشمه‏ها را باز کرد و اقدام به ساختمان دیوارهاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده که نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است. در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانى که اول پل احداث شده بود جمع شوند و مال‏التجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور کرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه کبیر بر روى ستونى بارتفاع ۵ متر دیده مى‏شود که اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان ۲۴ اسفند و با میدان مجسمه نامیده مى‏شود.

 

در شمال شرقى پل یعنى اول خیابنى که به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است که بیاد مقبره کمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مى‏شود که به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد.

 

به طورى که ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخى اصفهان وضع پل زاینده رود را در گذشته و حال تشریح کرده و اقتضاء داشت که براى استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد.

 

تاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود که نظم الدوله ابوتراب نورى آن را ترجمه کرده چنین نوشته است:

 

پلى که در وسط خیابان تقاطع مى‏کند موسوم به پل اللهوردیخان که بانى آن بوده است مى‏باشند و آن را پل جلفا هم مى‏گویند. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیک میزان است. دو طرف آن از وسطش پست‏تر نیست، ۳۵۰ قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده که خلى پست و کم ارتفاع است، در دو کناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل که چندین طاق با پایه‏هاى مرتفع به ارتفاع ۲۵ یا ۳۰ پا سقف آن را نگاهداشته‏اند دیده مى‏شود، اشخاصى که مى‏خواهند هوا خورى کنند وقتى که خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور مى‏نمایند، اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است که به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائى به طرف رودخانه دراد که هواى لطیف و خنک از آنه داخل راهرو مى‏شود. زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مى‏روند. فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً ۳۵ پا عرض دارد. یک معبر دیگر هم دارد که در تابستان و وقع کمى آب به واسطه خنکى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى که تخته سنگها نزدیک هرم اتفاق افتاده مى‏توان از روى آنها رد شد بدون اینکه پاتر بشود. از تمام دهنه‏هاى زیر پل به واسطه درهائى که به هر چشمه گذراده‏اند مى‏توان عبور نمود از پلکانى که در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمه‏ها و طاقها پائین مى‏روند و همینطور پله هائى در دو طرف دارد که به بالاى مهتابى روى راهروها صعود مى‏نمایند و عرض راه پله‏ها بیش از ۲ تواز (۴ ذرع تقریباً( است، و در دو طرف نرده و محافظى کشیده‏اند که از پرت شده جلوگیرى مى‏نمایند.

 

بنابراین این شش معبر در روى این پل وجود دارد: یکى در وسط و چهار تا در دو طرف که عبارت است ازى زیر و بالاى هراهرورهاى پلکان تنگى که به زیر پل مى‏رود حقیقتاً این پل از روى صنعت و استادى بنا شده و مى‏توان گفت قشنگترین صنعت و شاهکار ابنیه ایران است، اما بسى دور است از اینکه به استحکام پل نف پاریس ساخته شده باشد.

 

سرپرسى سایکس انگلیسى در شرحى که راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود که این پل با اینکه روى به ویرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملى نگذارده که در قضاوت خود انحراف نورزد، گرچه تاورنیه در کلیه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و یدگر آثار ایران را کوچک و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده کرده که در تجلیل اصفهان غلو کرده‏اند.

 

اینکه آراى مختلفى راجع به این پل نگاشته شد براى امکان استخراج نظر صحیح و صائب درباره آن بود و اینکه درستى و نادرستى نظرهائى چون نظر تاورنیه معلوم گردد. در هر حال اکنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مى‏رود زیر شماره ۱۱۰، به ثبت تاریخى رسیده است.

 

شاه عباس اول به طورى که مورخان و سیاحان خارجى نوشته‏اند در هر حال در جشن آبریزان شرکت مى‏کرد و اگر در اصفهان بود در کنار زاینده بود برابر پل سى و سه پل و اگر در مازندران بود در کنار دریاى خزر، و گاهى روى پل سى و سه چشمه برگزر مى‏کرد.

 

در کتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال ۱۰۱۸ هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار کرده چنین نوشته است.

 

جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مى‏یافت. گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردى خان را نیز آئین مى‏بستند و چراغان مى‏کردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت مى‏گرفت، و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته مى‏شد. از آن جمله در سال ۱۰۱۸ با آنکه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندى هنر نمائى بسیار کرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید.

 

همه چیز در مورد سی و سه پل اصفهان


در تاریخ این جشن و گلریزان میر حیدر معمائى کاشى چنین سروده است:

 

گل گشت روى پل چو کند خسرو عجم گل گشت روى پل پى تاریخ کن رقم

 

موضوعى که باقى ماند تاریخ بناى پل است که بامر شاه عباس کبیر انجام شده است. آنچه مسلم است در سال ۱۰۱۸ که جشن گلریزان در حضور شاه عباس انجام گردید پل مزبور ساخته بوده است ولى مورخان سال اتمام را متفاوت نشوته‏اند:

 

اسکندربیک در عالم آراء در وقایع سال (۱۰۱۱) چنین نوشته:

 

در انتهاى خیابان باغى بزرگ و وسیع، پست و بلند، نه طبقه جهت خاص پادشاهى طرح انداخته بباغ عباس آباد موسوم گردانیدند و پل عالى مشتمل بر چهل چشمه به طرز خاص، میان گشاده که در هنگام طغیان آب در کل، یک چشمه به نظر در مى‏آید، قرار دادند که بر زاینده رود بسته شده هر دو خیابان بیکدیگر اتصال یابد.

 

حاج میرزا حسن خان جابرى انصارى در تاریخ اصفهان و رى در وقایع اسل ۱۰۰۵ ه.ق( چنین نوشته:

 

شاه عباس اصفهان را پاى تخت دائمى خود نموده طرح عمارات عالیه انداغخ، سر درب درب قیصریه جنگ او است با ازبکان.

و در وقایع سال (۱۰۰۸ ه.ق) چنین نوشته:

شاه از هرات به اصفهان آمده و تکمیل طرح عمارات و باغات که هر یک از امراء باغى به نما خود ساخته در حواشى چهار باغ کهنه در چهار باغ بالا.

و نیز در وقایع سال (۱۰۰۸ ه.ق) مى ‏نویسد:

شاه عباس به اصفهان برگشت، اللهوردیخان را فرمود پل زاینده رود را با عمارات دیوانى بساخت.

در وقایع سال (۱۰۱۲) نوشته است:

بناى سر درب عالى عیصریه و کاشى کارى ممتاز آن …

میرزا علینقى کمره‏اى متخلص به نقى که از شعراى زمان بوده ماده تاریخى سروده که ابیات آن چنین است:

فلک قدر الله و یردى که قدر ز عباس شاه اندر ایام یافت

بامداد بیگ ویردى دادگر پلى کدر آغاز و انجام یافت

بسعى ملک سیرت آقا حسین بخیر العمل حسن اتمام یافت

به دست زبر دست صعب امیر چو بند امیر این بنا نام یافت

پى سال تاریخ این پل نیافت کسى خوبتر از »پل اتمام یافت«

ظاهراً گفته عالم آرا اینستکه پل در سال (۱۰۱۱ ه.ق) ساخته شد و گفته‏هاى جابر انصارى قسمتى حاکى است که در سال مزبور ساخته شده و قسمتى مى‏رساند که دستور داده شده که بسازند و در قسمت نوشته که ساختن آن با سر در قیصریه مقارن بوده و حال آنکه ساختمان سر در قیصریه را از وقایع سال ۱۰۱۲ نوشته است. و هیچ اشاره بسند این گفته‏ها هم نشده است.

 

ماده تاریخ منسوب به نقى کمره‏اى هم حاکى است که ساختمان پل امیر در سال (۱۰۰۵ ه.ق) انجام یافته است ولى تاریخ شروع آن معلوم نیست و باید اذعان کرد که اگر منظور همان پل چهل چشمه و یا اللهوردیخان باشد محال است که در ظرف یکسال چینن پلى ساخته شده باشد و حدال باید در سال (۱۰۰۳ ه.ق) شروع شده باشد تا در (۱۰۰۵ ه.ق) به اتمام برسد.

 

همه چیز در مورد سی و سه پل اصفهان


آنچه به نظر مى‏رسد این است که براى ساختمان عباس آباد مسلم است که باید ابتداء پل واسطه ساخته شود و سپس شروع به ساختمان آن طرف پل شود. تاریخ ساختمان چهارباغ یعنى اتمام آن مطابق ماده تاریخى که سروده‏اند و عالم آراء نوشته است. هزار و پنج هجزرى است و ماده تاریخ چنین است:

 

عجب چارباغى است بهجت فزا گرش ثانى خلد گویند شاید

چو تاریخ آن دل طلب کرد گفتم: نهالش به کام دل شه بر آید

 

که با حساب حروف جمل با هزار و پنج مطابقت دارد و نیز تاریخ تکگائى که در خیابان چهارباغ طبق دسترو شاه عباس ساخته شده سال هزار و یازده است که در تذکره نصرآبادى به نقل از تاریخ جلال منجم به شاه عباس اول منسوب شده و آن ماده تاریخ چنین است:

 

کلبه‏اى را که من شدم بانى مطلبم تکیه سگان على است

زین سبب فیض یافتم ز اله که مرا مهر با على ازلى است

خانه دلگشا شدش تاریخ چونکه از کلب آستان على است

 

و از طرفى اللهوردیخانه در سال (۱۰۰۴ ه.ق) از طرف شاه عباس اول به ایالت فارس منسوب گردید و در آنجا به اداره امور و تمشیت مى‏پرداخت تا اینکه حکومت کهکیلویه هم بر حزوه حکومتش افزوده گردید و از مجموع این تواریخ استنباط مى‏شود که شاه عباس پس از استقرار به سلطنت و پیش از اینکه مقر خود را صافهان قرار دهد در صدد بوده که اصفهان را به پایتختى انتخاب کند و از این رو دستور داده بود که طرحهائى براى آبادى اصفهان مهیا کردن آن براى پایتختى ریخته شود و شاید اعزام اللهوردیخان به فراس هم از این نظر بوده که اقدامات عمرانى اصفهان هم زیر نظر او قرار گیرد و عمدتاً باید عمران اصفان از بعد از تاریخ اعزام اللهوردیخان یعین بعد از سال (۱۰۰۴ هجرى) انجام یافته باشد و تقریباً هم همین طور است چه مطابق ماده تاریخى نقى کمره‏اى هم ساختمان پل اللهوردیخانه در سال (۱۰۰۵ ه.ق( اتمام یافته و عمران خیابان چهار باغ در (۱۰۰۵ ه.ق) و تکایا چهارباغ در (۱۰۱۱ ه.ق) و در سال (۱۰۲۵ ه.ق) تمام ساختمانهائى که از زمان شاه عباس شروع شده بوده سرانجام یافته بوده است.

 

و اما اینکه گفته شده در سال (۱۰۱۱ ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام پل که (۱۰۰۵ ه.ق) باشد مغایر است، مى ‏توان گفت اللهوردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را براى امکان عبور و مرور ساخته بوده که در (۱۰۰۵ ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در (۱۰۱۱ ه.ق) مأمور شده که پل را به اتمام برساند یعنى طبقه بالا را نیز بسازد که در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تکمیل پل بوده است و با این فرض دیگر مغایرتى در بین نخواهد بود.

 

 

نظر دیگرى هم امکان دارد و آن این است که بگوئیم پل موضوع ماده تاریخ نقى کمره‏اى در فارس بوده نه در اصفهان ولى چون در تاریخ چنین اشاره‏اى نشد ناچار باید پل موضوع ماده تاریخ نقى را همان پل سى و سه پل دانست.

منبع : تک ناز

مدیر پایگاه بازدید : 129 شنبه 02 بهمن 1395 نظرات (0)

نقش رستم جاذبه گردشگری فارس

نقش رستم

نقش رستم یکی از مهم ترین و زیباترین آثار باستانی است که در حدود 5 کیلومتری تخت جمشید، در کوه حاجی آباد واقع است.

آرامگاه چند تن از پادشاهان هخامنشی از جمله داریوش بزرگ و خشایارشا، نقش برجسته‌هایی از وقایع مهم دوران ساسانیان از جمله تاجگذاری اردشیر بابکان و پیروزی شاپور اول بر امپراتوران روم، بنایی موسوم به کعبه زرتشت و نقش‌برجسته ویران‌شده‌ای از دوران عیلامیان در نقش رستم قرار دارد.




آرامگاه چهار شاه هخامنشی در نقش رستم جای گرفته‌است. هر چهار آرامگاه شکلی صلیبی دارند و در دل کوه با ارتفاع قابل توجهی از سطح زمین قرار دارند.


در نقش رستم آثار 3 دوره باستانی وجود دارد:


آثار دوره عیلامی از 600 تا 2000 قبل از میلاد

آثار دوره هخامنشی از 600 تا 330 قبل از میلاد

آثار دوران ساسانی از سال 224 تا 651 میلادی

از دوره عیلامیان نقش برجسته محو شده‌ای در نقش رستم وجود دارد که در دوره ساسانی روی آن نقش دیگری از بهرام دوم ساسانی حک شده. این نقش محو شده از دو الهه تشکیل شده که روی مارهایی نشسته‌اند و لباس‌های چین‌دار به تن دارند. در نقش رستم آرامگاه‌ها و معبد آناهیتا از دوره هخامنشیان به جای مانده است.


از بین 4 آرامگاه موجود، فقط آرامگاه داریوش اول کتیبه دارد. در شاخه بالایی آرامگاه، داریوش با لباس پارسی و کمان به دست روی سکویی سه پله ایستاده و در حال انجام مراسم است. تصویر فروهر یا اهورا مزدا در بالای سر و پیشاپیش وی قرار گرفته و داریوش دست خود را به علامت احترام رو به این تصویر گرفته.


آرامگاه خشایارشا در سمت راست آرامگاه داریوش اول قرار دارد و بجز فقدان کتیبه و برخی اختلاف‌های جزئی در نقش‌های برجسته، کاملاً مشابه آن آرامگاه است. از بین این 4 آرامگاه‌، آرامگاه خشایارشا بهتر از همه حفظ شده‌است.


آرامگاه اردشیر اول در سمت چپ آرامگاه داریوش اول قراردارد. آرامگاه داریوش دوم غربی‌ترین آرامگاه هخامنشی نقش رستم است.


درِ ورودی آرامگاه‌ها به شکل مربع است. این درها در دوران باستان قفل می‌شدند. برای این کار دو قطعه سنگ بزرگ در پشت آنها قرار می‌گرفت و به این وسیله مهر می‌شد.


شکل آرامگاه‌ها نیز مشابه است. تنها تفاوت آرامگاه داریوش کبیر در کتیبه‌های میخی و آرامی آن است. در این کتیبه، داریوش، اهورامزدا را ستایش می‌کند و فتوحات خود را برمی‌شمارد و از اندیشه‌های خود سخن می‌گوید.


راهروی داخل آرامگاه داریوش کبیر به درازای 72/18 و پهنای 70/3 متر است. در این آرامگاه 9 تابوت سنگی وجود دارد که در یک ردیف در سنگ کنده شده و به داریوش کبیر، ملکه و سایر بستگان او تعلق دارد.


درازا، ژرفا و پهنای این تابوت‌ها 10/2 × 05/1× 05/1 متر و ضخامت (سنگ) هر یک 5/17 سانتیمتر است. سرپوش هر یک از تابوت‌ها را قطعه سنگ بزرگی تشکیل می‌دهد.


کعبه زرتشت:


کعبه زرتشت نام بنایی است مکعب مستطیل با معماری خاص در نقش رستم که از زمان حمله اعراب به ایران به اشتباه نام کعبه زرتشت به آن دادند.




آنها از آن جا که فکر می‌کردند هر دینی می‌بایست برای خود بتکده یا مرکزیتی برای خود داشته باشد این بنا را کعبه زرتشتیان نامیدند.


این بنا در زمان هخامنشیان و به احتمال در عصر پادشاهی داریوش بزرگ ساخته شده است.


کعبه زرتشت دارای یک مدخل بالاتر از سطح زمین و بازمانده پلکانی برای دسترسی به تنها ورودی آن است.


تا سال 1316 شمسی، ثلث پایینی بنا در زمین دفن شده بود. تنها در این سال و با آغاز کاوش‌های باستان‌شناسی بود که مشخص شد بنا در 3 سمت خود (بجز ورودی) دارای سکو است.


در درگاه ورودی جای چرخش پاشنه دری سنگین و کلفت، نشان از دربسته بودن بنا می‌دهد. این بنا تماماً از سنگ آهکی سفید و سیاه ساخته شده است.


در مورد کاربرد این بنا حدث زده شده است که، محل نگهداری کتاب اوستا و اسناد حکومتی، محل گنجینه دربار، آتشکده، معبد و یا نامعلوم باشد.


برخی از مورخان ذکر کرده‌اند؛ کتاب اوستا که بر 12 هزار پوست گاو نوشته شده بود، در این اتاق نگهداری می‌شد. گروهی دیگر بر این باورند که این اتاق آرامگاه بردیا، پسر کوروش بود که به وسیله برادرش کمبوجیه کشته شد.


برخی دیگر بر این عقیده‌اند که آتش مقدس در این اتاق نگهداری می‌شد و بعضی گفته‌اند این بنا رصدخانه بود. در دوران ساسانی در این اتاق اسناد بسیار مهم دولتی نگهداری می‌شد.


کتیبه‌ها و نقوش برجسته:


کتیبه‌ ساسانی به 3 زبان پارسی میانه (پهلوی ساسانی)، پهلوی پارتی و یونانی در اطراف این بنای هخامنشی حک شده است.




بحث اصلی این کتیبه‌ها، وقایع تاریخی دوران شاپور اول در جریان جنگ ایران و روم است که در آن والرین، امپراتور روم شکست خورد و در 262 م در بیشابور زندانی شد.


کتیبه دیگر در زیر کتیبه شاپور اول و به زبان پهلوی اشکانی و 19 سطر، به دستور کرتیر موبد موبدان نقش شده است. کرتیر ضمن معرفی خود و القابش به شرح خدماتی که در راه دین زرتشت انجام داده، پرداخته و از رسیدنش به جایگاه موبد بزرگ و دادور تمام کشور و سرپرستی معبد آناهیتا سخن رانده است.


روبه روی نقش رستم، در برابر پلکان ورودی، قسمتی وجود دارد که در دوره ساسانی حجاری شد اما نقوشی روی آن حک نشده است. درازی این محل 10 متر و ارتفاع آن 5 متر است و حدود 2 متر بالاتر از سطح فعلی حجاری شده است.


عمق این فضا نسبت به سایر آثار ساسانی بیشتر است و تردیدی وجود ندارد که حفاظت بیشتر از این طرح مد نظر بوده است. در قسمتی از این فضا کتیبه‌ای 20 سطری حک شده که مالک زمین‌های کشاورزی اطراف نقش رستم و نحوه تقسیم آب را در آن مشخص کرده است. این کتیبه به زبان فارسی و بسیار جدید و فاقد ارزش تاریخی است.


در گوشه شرقی محوطه در ارتفاع 2 متری از سطح زمین نقشی قرار دارد. این نقش با توجه به کتیبه‌های آن که به 3 زبان قارسی میانه، پارتی و یونانی است، صحنه‌ای را نشان می‌دهد که اردشیر بابکان (سمت راست) دارد حلقه شاهی را از اهورامزدا (سمت چپ) دریافت می‌کند.


هم شاه و هم اهورامزدا سوار بر اسب هستند و زیر پای اسب هرکدام یک نفر افتاده ‌است. فرد زیر پای اسب اردشیر باید اردوان (آخرین شاه اشکانی) باشد و دیگری اهریمن.


در سمت غرب، دومین نقش، تاجگذاری نرسی را نمایان کرده است. در این نقش نرسی حلقه قدرت را از دست آناهیتا (یکی از خدایان) دریافت می‌کند.


پشت سر پادشاه، وزیر اعظم ایستاده و انگشت سبابه دست راست خود را به رسم آن دوران، برای احترام در برابر پادشاه نگاه داشته است. آناهیتا به صورت زنی در سمت راست حجاری شده که دارای لباس بلند تا کمربند و گردن بند مروارید است.




در سومین نقش برجسته، بهرام دوم (298 – 276 م) در حال نبرد و سوار بر اسب، چهار نعل با نیزه به سوی دشمن حمله می‌کند. اسب بهرام یک سرباز رومی را که در صحنه جنگ به خاک افتاده، با پا لگدکوب می‌کند.


پشت سر بهرام یک سرباز ایرانی پرچمی را به اهتراز درآورده و یک قطعه چوب به صورت افقی در بالای پرچم قرار دارد و به وسیله 3 گوی، یکی در وسط و دو گوی دیگر در انتهای چوب مشاهده می‌شود.


در چهارمین نقش، شاپور اول که والرین امپراتور روم را شکست داده نمایان است. این پیروزی در سال 263 م  رخ داد.


در این نقش برجسته سیریادیس که یک پناهنده رومی است، عنوان امپراتوری را از طرف شاپور دریافت می‌کند. امپراتور والرین دست‌ها را برای پوزش در برابر شاپور بالا نگه داشته و در برابر وی زانو زده است.


شکوه وی با لباس، زینت آلات، افسار و زین اسب، گردن بند، دست بند و تاج شاهی و آرایش موهای وی که حالت غرور آن مشخص است، نشانگر مهارت حجاران ساسانی است.


زیر آرامگاه اردشیر اول دو نقش وجود دارد. نقش بالایی، آذر نرسه یا شاپور ذوالاکتاف، که تقریباً محو شده. نقش زیرین، هرمز دوم است و صحنه پیروزی این پادشاه را بر دشمن نشان می‌دهد.


در این نقش برجسته، هرمز دوم با اسب، چهار نعل بر دشمن خود که رومی است، تاخته و اسب او را سرنگون کرده است. در این نقش، دشمن رومی دارای ریشی بریده است و کلاهخود بر سر دارد.


 

زیر آرامگاه داریوش دوم و رو به روی کعبه زرتشت، نقشی احتمالاً از شاپور دوم (379 - 309 م)  وجود دارد. در این نقش، سواری که دارای تاج است، نیزه خود را بر گردن دشمن فرو کرده و هر دو ، زره به تن دارند.

مدیر پایگاه بازدید : 1391 جمعه 01 بهمن 1395 نظرات (0)

آشنایی با روستای سرخا و جاذبه طبیعی سرخا

روستای سرخا

روستای سرخاء جاذبه‌های طبیعی بسیار متنوع و زیبایی دارد. 


از آن جمله می‌توان به چشمه‌های آب سرد و گرم، معادن گل سرخ و ماران، باغ‌های مرکبات، حواشی رودخانه جاماش، نخلستان‌های روستا، غار طبیعی آب باد و چاه بسیار قدیمی بهشت و جهنم اشاره کرد. 

برخی از مردم بر این باورند که در ”چاه بهشت و جهنم“ می‌توان عریضه‌های دعاگونه انداخت و مراد دل گرفت. حواشی رودخانه جاماش فضای سرسبز و دل‌انگیزی در میان دشت پدید آورده است. چشم انداز وسیع افق و شفق زیبا در کنار معادن گل سرخ و غار آب باد (آبگرم) بسیار تماشایی و جالب توجه است.

تنوع رنگ‌ها و شادابی محیط باغ‌های مرکبات و نخلستان‌های روستا، حواشی سرسبز رودخانه جاماش، چشمه‌های آب و چشم انداز دوردست کوهستان از جلوه‌های طبیعت زیبای این روستای جنوبی هستند.


از مراسم ویژه این روستا می‌توان به برگزاری تعزیه و سوگواری‌های گروهی، در ماه‌های محرم و صفر اشاره کرد. مراسم میشک میشکو و آیین‌های ویژه در عروسی‌های محلی نیز بسیار جالب توجه است.


 سرنا، دهل و نی مهم‌ترین سازهای موسیقی محلی روستای سرخاء هستند. شروه خوانی در برخی مراسم محلی رواج دارد.


بازی‌های رایج در میان جوانان روستا عبارتند از: دارتوپ، رمازا، سنگ چلک، کشتی محلی، بازی هی، لپنگا، کوتک و اشترپول. 


پوشاک اغلب مردم روستای سرخاء، از انواع لباس‌های بومی بندری و بلوچی است. بیشتر زنان و دختران روستا از برقع استفاده می‌کنند. تنوع رنگ‌‌های لباس‌های زنان روستا بسیار زیبا و جالب توجه است.


زری دوزی، خوس دوزی، سبد بافی، زنبیل بافی، پروند و دوز از مهم‌ترین 

صنایع دستی این روستاست.


معروف‌ترین سوغاتی‌های روستای سرخاء شامل صنایع دستی، خرما، انبه، گیلاس وحشی و مرکبات به‌خصوص نارنگی و پرتقال، است. 


از غذاهای رایج و متداول این روستا می‌توان به مهیاوه، بادام تلخو، قلیه ماهی، کسور و گنه، بت اشتکی (نوعی حلوای بندری)، کماچ، نان بالتاوه، نان چوبه، نان اشکنه (آبگرو)، چنگال خرما، خرما دیشو و کنگ اشاره کرد.


 

دسترسی: روستای سرخاء از طریق شهر بندرعباس با جاده‌ای آسفالت قابل دسترسی است.

روستای سرخاء جاذبه‌های طبیعی بسیار متنوع و زیبایی دارد. 


از آن جمله می‌توان به چشمه‌های آب سرد و گرم، معادن گل سرخ و ماران، باغ‌های مرکبات، حواشی رودخانه جاماش، نخلستان‌های روستا، غار طبیعی آب باد و چاه بسیار قدیمی بهشت و جهنم اشاره کرد. 

برخی از مردم بر این باورند که در ”چاه بهشت و جهنم“ می‌توان عریضه‌های دعاگونه انداخت و مراد دل گرفت. حواشی رودخانه جاماش فضای سرسبز و دل‌انگیزی در میان دشت پدید آورده است. چشم انداز وسیع افق و شفق زیبا در کنار معادن گل سرخ و غار آب باد (آبگرم) بسیار تماشایی و جالب توجه است.

تنوع رنگ‌ها و شادابی محیط باغ‌های مرکبات و نخلستان‌های روستا، حواشی سرسبز رودخانه جاماش، چشمه‌های آب و چشم انداز دوردست کوهستان از جلوه‌های طبیعت زیبای این روستای جنوبی هستند.


از مراسم ویژه این روستا می‌توان به برگزاری تعزیه و سوگواری‌های گروهی، در ماه‌های محرم و صفر اشاره کرد. مراسم میشک میشکو و آیین‌های ویژه در عروسی‌های محلی نیز بسیار جالب توجه است.


 سرنا، دهل و نی مهم‌ترین سازهای موسیقی محلی روستای سرخاء هستند. شروه خوانی در برخی مراسم محلی رواج دارد.


بازی‌های رایج در میان جوانان روستا عبارتند از: دارتوپ، رمازا، سنگ چلک، کشتی محلی، بازی هی، لپنگا، کوتک و اشترپول. 


پوشاک اغلب مردم روستای سرخاء، از انواع لباس‌های بومی بندری و بلوچی است. بیشتر زنان و دختران روستا از برقع استفاده می‌کنند. تنوع رنگ‌‌های لباس‌های زنان روستا بسیار زیبا و جالب توجه است.


زری دوزی، خوس دوزی، سبد بافی، زنبیل بافی، پروند و دوز از مهم‌ترین 

صنایع دستی این روستاست.


معروف‌ترین سوغاتی‌های روستای سرخاء شامل صنایع دستی، خرما، انبه، گیلاس وحشی و مرکبات به‌خصوص نارنگی و پرتقال، است. 


از غذاهای رایج و متداول این روستا می‌توان به مهیاوه، بادام تلخو، قلیه ماهی، کسور و گنه، بت اشتکی (نوعی حلوای بندری)، کماچ، نان بالتاوه، نان چوبه، نان اشکنه (آبگرو)، چنگال خرما، خرما دیشو و کنگ اشاره کرد.


 

دسترسی: روستای سرخاء از طریق شهر بندرعباس با جاده‌ای آسفالت قابل دسترسی است.

منبع: ویکی پدیا

مدیر پایگاه بازدید : 399 جمعه 01 بهمن 1395 نظرات (0)

آشنایی با چشمه آبگرم نیان جاذبه طبیعی

چشمه آبگرم نیان

روستای شمیل از توابع بخش تخت شهرستان بندرعباس که در فاصله 80کیلومتری از مرکز استان  و  در قسمت شمال شرقی استان بین شهرستان میناب و بندرعباس قرار دارد؛ اکثر اهالی شمیل به دلیل موقعیت جغرافیایی منطقه و وجود رودخانه های بزرگ به شغل کشاورزی و دام داری اشتغال دارند.


 


قلعه شمیل، حمام گولم، آبشار نیان و سد شمیل (در روستای نیان)، گنبد سرخ و زیارت شاه مظفرالدین (در چاه خرگ از توابع شمیل)، امامزاده شاماعزیدین وخواهرش ازجمله مکان‌های دیدنی این منطقه به شمار می‌رود.


 


رودخانه شمیل یا حسن لنگی  با نام چیل و شقرود از کوه های شمال شرقی بندرعباس سرچسمه می‌گیرد و در مسیر خود روستای شمیل را آبیاری کرده و از شمال به جنوب جریان می‌یابد.

 


سد بزرگ شمیل نیان  و آبشار نیان از جمله جاذبه های گردشگری منطقه است که همه ساله پذیرای مهمانان و گردشگران از اقصی نقاط کشور است.


 


عملیات اجرایی سدهای شمیل و نیان در سال 1380 با هدف تامین بخشی از آب آشامیدنی شهر بندرعباس، جزیره قشم و صنایع بندرعباس از طریق جایگزینی با 30 میلیون مترمکعب حقابه پایین دست سد میناب آغاز شد که با ایجاد مخزن مشترک سدهای شمیل و نیان با حجم 160 میلیون مترمکعب و بهره برداری از سفره آب زیر زمینی آن صورت گرفته است.


 


این سد مخزنی که در فروردین  سال 91 مورد بهر برداری قرار گرفت قابل تنظیم 1/ 66 میلیون مترمکعب بر روی رودخانه شمیل و زندان احداث و در آذرماه سال 1388 آبگیری شده است.


 


کوه نیان با ارتفاع دوهزارو   642 متر در رشته کوه دازان از رشته کوههای زاگرس چهارمین کوه مرتفع استان است که  بدلیل پوشش گیاهی بسیار متراکم و وجود پرتگاهها یکی از صعب العبورترین قله ها برای فتح قرار داده و صعود به این قله را سخت و طاقت فرسا کرده است .


 


چشمه آب گرم نیان در فاصله  90کیلومتری  و در شمال شرقی بندر عباس قرار دارد که  آب این چشمه از شکاف سنگهای آهکی از زمین خارج میشود و عامل تشکیل آن تکتونیک صفحه ای است.


 


آب این چشمه در ردیف آبهای سولفات کلسیم همراه با منیزیم زیاد وکلرور وسدیم گرم میباشد که خواص درمانی زیادی دارد که علاوه بر استفاده جهت استحمام و آب درمانی برای آبیاری نخلستان های منطقه نیز مورد استفاده قرار می گیرد.


 


بین روستاهای " کشکو"و " نیان" و درشش کیلومتری چاهستان؛غارهایی وجود دارد که بطور کامل شناخته شده نیست و اماکنی " به نام آب گولمو"وجود دارد که از آب آن برای کشاورزی وشرب استفاده می شود .


 


 

پس از خشکسالی های خیر و هدایت آب به سمت دریا بسیاری از نخلستانها و مردابی که محل تجمع جانوران و پرندگان وحشی و مهاجر بود از بین رفت و آب باران که از کوههای 2500  متری چاهستان و نیان سرازیر می شود به در یا می رود این امر باعث شده که کشاورزی در روستا رونق خود را از دست  و در روستا باقی بماند و کشاورزی دوباره مانند گذشته رونق بگیرد .

منبع :http://www.dana.ir/

مدیر پایگاه بازدید : 612 سه شنبه 19 اسفند 1393 نظرات (3)

شهر گرگاب

 

 

شهر گرگاب از شهرهای شهرستان شاهین شهر و میمه در استان اصفهان و در فاصله 20 کیلومتری مرکز استان می باشد و علت اصلی پیدایش شهر گرگاب وجود آب در لایه های زیرین زمین بوده است که از طریق حفر قنات به آن دسترسی پیدا میکنند و این شهر بواسطه وجود قنوات و زمینهای دشتی مستعد ، کشاورزی بوجود آمده و …

شهر گرگاب

تعداد صفحات : 235

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1172
  • کل نظرات : 34
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 116
  • آی پی دیروز : 34
  • بازدید امروز : 178
  • باردید دیروز : 44
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 14
  • بازدید هفته : 222
  • بازدید ماه : 4,205
  • بازدید سال : 19,900
  • بازدید کلی : 577,775